بخشی از متن مقاله روايات قابل استناد در فقه :
سال انتشار : 1395
تعداد صفحات :27
چکیده فقیه پس از احراز صدور روایت از معصوم دلالت آن را بررسی میکند. گاهی مفاد روایت، مطلبی است که با اصول پذیرفتهشده سازگار به نظر نمیرسد و باید راه حل علمی در این باره ارائه داد. یکی از راه حلها که در فقه جزایی بیشتر به چشم میخورد، اینکه روایت خاص است و عمومیتی ندارد که بتوان از آن حکم کلی فقهی استنباط کرد؛ در واقع از شأن قضایی معصوم صادر شده است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا روایات غیرقابل استناد در فقه جزا، به روایاتی منحصر میباشد که از شأن قضایی معصوم صادر شده است؟ در نوشتار حاضر، این پرسش در پرتو شئون گوناگون پیامبر و ائمه بررسی میگردد و در نهایت به دست میآید که روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: الف) روایاتی که در استنباط مسائل فقهی باید به آنها استناد کرد؛ یعنی روایتی که از شئونی همچون شأن ابلاغ، تفسیر و تشریع صادر شده است. ب) روایاتی که در استنباط مسائل فقهی نمیتوان به آنها استناد کرد؛ یعنی روایتی که از شئونی همچون شأن عرفی و ارشادی معصوم صادر شده است. ج) روایاتی که در استنباط مسائل فقهی، به صورت مشروط میتوان بدان استناد کرد؛ یعنی روایتی که از شئونی همچون شأن قضاوت و حکومت صادر شده است.